{شجاعتی که صلح کردن لازم دارد، کمتر از جنگیدن نیست}
«شجاعتی که صلح کردن لازم دارد، کمتر از جنگیدن نیست.»
مصدق پیشنهاد بانک جهانی را برای میانجیگری در دعوای نفت پیشنهاد خوبی میدانست ولی بعضی نزدیکان سیاسی به او گفتند اگر این پیشنهاد را بپذیرد ملت خواهند گفت که خیانت کرده است.
نهضت ملی شدن نفت نمونه ای از سیاستی است که در ایران میتوان آن را سیاست مقدس سازی یا ناموسی سازی دانست یعنی نقطه ای که مسأله ای فنی تخصصی به مسأله ای مقدس یا ناموسی تبدیل شده است وقتی مسأله ای ناموسی می شود حتی مسئولان حل مسأله نیز به پوپولیست هایی دنباله رو تبدیل می شوند.
وقتی نفت مسأله ای ناموسی شد حتی مصدق هم نتوانست به میز دیپلماسی دل ببندد و بدین ترتیب مسأله به مسأله ای خیابانی تبدیل شد
بدین ترتیب در سطح ملی توده پیشران تغییرات میشود و کارشناسان و نخبگان به گوشه ای گذاشته و شعارهای خیابانی به سرفصل های سیاست گذاری تبدیل میشود تا دستور کار سیاست گذاران را سردسته های جمعیت های خیابانی و گروه های مجازی در شبکه های اجتماعی به عنوان نمود امروزی اش تعیین کنند. تبدیل مسأله تخصصی به مسأله ای ناموسی شده یا مسأله ای مقدس نخستین گام از فرآیند تبدیل مسأله ای حل شدنی به مسأله ای حل نشدنی است.
شعار دادن گاه از اختیار سیاستگذاران و مدیران خارج می شود. در زمان ملی شدن نفت مظفر بقایی در مجلس گفته بود که مشتریان نفت ایران در اسکله های بنادر ما مثل دکان نانوایی صف می کشند
سیاستمدار عوام گرا که همیشه دوست دارد از پیچیدگی های مسایل کم و مسأله ای فنی و چند بعدی را به مسأله ای ساده تبدیل کند که مینوان برایش راه حل های ساده و ارزان و فوری ارایه داد میخواهد صنعت پیچیده نفت را در یک نانوایی بازسازی کند. در مقابل تحلیلگر متخصص دوست دارد تا مسأله را چند بعدی ببیند. ویژگی سیاست مدار عوام گرا ساده انگاری است. درست مثل مظفر بقایی که گفت مثل دکان نانوایی
سه شب است این کتاب را زمین نتوانسته ام بگذارم و علیرغم ساعتهای طولانی کار روزانه سنگین، شباهنگام لذت گزیده خوانی مقاله هایش و غوطه ور شدن در مثالها و یادداشت هایش مرا رها نکرده است
کتاب منتخب و خلاصه شش تا از مهمترین مقاله های استراتژی دنیا است که با چند یادداشت کمنظیر در سطح ملی و بنگاهی و تجربه زیسته پشتیبانی شده است
سپاس فراوان از امیر ناظمی و شهاب جوانمردی و کیوان جامهبزرگ و سیاوش علیخانی و فناپ
منتظر گزیده خوانی های دیگر می مانم.
پی نوشت: درست مثل دکان نانوایی؛ درست مثل زمستان سخت؛ درست مثل تحریم دان شان پاره شود؛ درست مثل هزاران مثال ملموس امروزی دیگر...