کتاب‌ها در پی‌نوشت ادامه می‌یابند
    درباره‌مابا هم آشنا شویمارتباط با پی‌نوشت
    فرآیند ایجاد صفحه کتاب جدید در پی‌نوشتقوانین و مقررات استفاده از پی‌نوشتتعرفه‌ها
    ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
    این سایت در بستر پلتفرم پی‌نوشت ارائه و پشتیبانی شده است
    اینجا کتاب‌ها ادامه می‌یابند ...

    {مقالات و رویدادها}

    بازآفرینی فرهنگی در برابر دم‌غنیمتی
    بازآفرینی فرهنگی در برابر دم‌غنیمتی
    جامعه‌ی ایرانی در برابر حکومت‌های استبدادی، حمله‌ی خارجی‌ها و شرایط ناپایدار پیش روی‌اش از راهبردهایی بهره برده است، این راهبردها را می‌توان در دوگانه‌های مختلفی مشاهده کرد. یکی از این دوگانه‌ها را می‌توان در «فرهنگ بازآفرینی» و «فرهنگ دم‌غنیمتی» مشاهده کرد. این یادداشت به این دوگانه پرداخته است.
    این یادداشت برگرفته از یکی از یادداشت‌های کتاب «گزیده‌خوانی» به قلم امیر ناظمی است.
    شجاعتی که صلح کردن لازم دارد، کمتر از جنگیدن نیست
    شجاعتی که صلح کردن لازم دارد، کمتر از جنگیدن نیست
    فرزین فردیس در بهمن ۱۴۰۲ در صفحه اینستاگرام خود این مقاله را منتشر کرده است:

    «شجاعتی که صلح کردن لازم دارد، کمتر از جنگیدن نیست.»

    مصدق پیشنهاد بانک جهانی را برای میانجی‌گری در دعوای نفت پیشنهاد خوبی می‌دانست ولی بعضی نزدیکان سیاسی به او گفتند اگر این پیشنهاد را بپذیرد ملت خواهند گفت که خیانت کرده است.
    نهضت ملی شدن نفت نمونه ای از سیاستی است که در ایران میتوان آن را سیاست مقدس سازی یا ناموسی سازی دانست یعنی نقطه ای که مسأله ای فنی تخصصی به مسأله ای مقدس یا ناموسی تبدیل شده است وقتی مسأله ای ناموسی می شود حتی مسئولان حل مسأله نیز به پوپولیست هایی دنباله رو تبدیل می شوند.
    وقتی نفت مسأله ای ناموسی شد حتی مصدق هم نتوانست به میز دیپلماسی دل ببندد و بدین ترتیب مسأله به مسأله ای خیابانی تبدیل شد
    بدین ترتیب در سطح ملی توده پیشران تغییرات میشود و کارشناسان و نخبگان به گوشه ای گذاشته و شعارهای خیابانی به سرفصل های سیاست گذاری تبدیل میشود تا دستور کار سیاست گذاران را سردسته های جمعیت های خیابانی و گروه های مجازی در شبکه های اجتماعی به عنوان نمود امروزی اش تعیین کنند. تبدیل مسأله تخصصی به مسأله ای ناموسی شده یا مسأله ای مقدس نخستین گام از فرآیند تبدیل مسأله ای حل شدنی به مسأله ای حل نشدنی است.
    شعار دادن گاه از اختیار سیاستگذاران و مدیران خارج می شود. در زمان ملی شدن نفت مظفر بقایی در مجلس گفته بود که مشتریان نفت ایران در اسکله های بنادر ما مثل دکان نانوایی صف می کشند
    سیاستمدار عوام گرا که همیشه دوست دارد از پیچیدگی های مسایل کم و مسأله ای فنی و چند بعدی را به مسأله ای ساده تبدیل کند که مینوان برایش راه حل های ساده و ارزان و فوری ارایه داد میخواهد صنعت پیچیده نفت را در یک نانوایی بازسازی کند. در مقابل تحلیلگر متخصص دوست دارد تا مسأله را چند بعدی ببیند. ویژگی سیاست مدار عوام گرا ساده انگاری است. درست مثل مظفر بقایی که گفت مثل دکان نانوایی

    سه شب است این کتاب را زمین نتوانسته ام بگذارم و علیرغم ساعتهای طولانی کار روزانه سنگین، شباهنگام لذت گزیده خوانی مقاله هایش و غوطه ور شدن در مثالها و یادداشت هایش مرا رها نکرده است

    کتاب منتخب و خلاصه شش تا از مهمترین مقاله های استراتژی دنیا است که با چند یادداشت کم‌نظیر در سطح ملی و بنگاهی و تجربه زیسته پشتیبانی شده است

    سپاس فراوان از امیر ناظمی و شهاب جوانمردی و کیوان جامه‌بزرگ و سیاوش‌ علیخانی و فناپ

    منتظر گزیده خوانی های دیگر می مانم.

    پی نوشت: درست مثل دکان نانوایی؛ درست مثل زمستان سخت؛ درست مثل تحریم دان شان پاره شود؛ درست مثل هزاران مثال ملموس امروزی دیگر...
    چالش عمر کوتاه دانش
    این مقاله در خردادماه ۱۴۰۳ در وب‎‌سایت شرق منتشر شده است.
    چالش عمر کوتاه دانش
    گوردون مور که یکی از بنیان‌گذاران شرکت اینتل بود، در دهه ۱۹۶۰م. متوجه یک واقعیت شد: «تعداد ترانزیستورهای روی یک تراشه (با مساحت ثابت) هر دو سال، به‌طور تقریبی دوبرابر می‌شود». این روند فناورانه را امروزه با نام «قانون مور» (Moores Law) می‌شناسند. اگرچه در نگاه نخست این کشف او فقط یک واقعیت فناورانه بود اما این رشد سریع و نمایی توان محاسباتی قطعات الکترونیکی، بیش از آنکه حقیقتی درباره یک محصول فناورانه باشد، درباره کلِ دانش بود.
    در حقیقت این رشد تعداد ترانزیستورها نشان‌دهنده رشد توانمندی پردازش و ذخیره‌سازی بود. همین توانمندی بود که در ادامه منجر به رشد و توسعه اینترنت و بعدترها منجر به رشد «هوش مصنوعی» شد. اما این رشد به دنبال خود پیامدهایی برای زندگی بشر ایجاد می‌کرد که شاید مهم‌ترین پیامد آن «سرعت بالای زایش و مرگ دانش» بود. در حقیقت دانش بشری به‌سرعت رشد می‌کند و به‌سرعت نیز از رده خارج می‌شود و دانش‌های دقیق‌تر و جدیدتر جانشین آن می‌شوند.
    شاید یکی از مهم‌ترین سیاست‌های توسعه فناوری در ایران در دهه ۱۳۰۰ه.خ. با تصویب قانون «اعزام دانشجویان به خارج» روی داد؛ زمانی که نخستین دانشجویان ایرانی رهسپار اروپا شدند تا در دانشگاه‌های بزرگ تحصیل کنند و پس از بازگشت به ایران نیروی محرک توسعه ایران شوند. اما همین سیاست امروزه ناکارآمد است؛ چرا که سرعت تولید دانش‌های جدید و ازبین‌رفتن دانش قدیمی به قدری زیاد شده است که دیگر نمی‌توان از آن دانشی که در دانشگاه‌ها آموزش داده می‌شود، برای باقی عمر استفاده کرد. دانش سریع تغییر می‌کند و برای موفقیت نیاز به آن است که فرد بتواند خود را در جریان دانش و تغییرات قرار دهد. به همین دلیل است که ایجاد ارتباط و مشارکت دوسویه با سایرین یک الزام برای توسعه است.


    سخت‌خوانی حوزه‌های دیگر!
    سخت‌خوانی حوزه‌های دیگر!
    سخت‌خوانی کتاب‌های دیگری
    دانشجوی مهندسی بودم، که برای نخستین علاقمند شدم تا در مورد جامعه‌شناسی مطالعه کنم. اما نتیجه عجیب بود: هیچ کتاب جامعه‌شناسی مناسبی پیدا نمی‌کردم. کتاب‌های جامعه‌شناسی در آن زمان یا کتاب‌های درسی دانشگاهی بودند که انگار با زبانی دیگر نوشته شده بودند، یا کتاب‌هایی بودند در خصوص خلق‌وخوی ایرانیان که کمتر نشانه‌ای از دانش نظری در آن می‌یافتم. شاید کتاب «جامعه‌شناسی نخبه‌کشی» مرحوم رضاقلی از اولین کتاب‌هایی بود که نسل ما دهه ۵۰ و ۶۰ می‌توانست آن را بخواند.

    این حکایت مشترک بسیاری از افرادی است که تمایل به مطالعه‌ی یک حوزه‌ی دیگر پیدا می‌کنند. همین که یک دانشجو یا دانش‌آموخته‌ی غیرفلسفه، علاقه به فلسفه پیدا می‌کند و نخستین کتاب‌های فلسفی را دست می‌گیرد، نتیجه‌اش اغلب کنار گذاشتن فلسفه از فهرست علاقمندی‌هایش است! چرا که کتاب‌های فلسفه برای فلسفه‌خوانده‌ها نوشته می‌شود. این همان چیزی است که فیلسوف‌های جدید مانند «آلن دوباتن» تلاش کردند تا پاسخی برای آن بیابند. آلن دوباتن بر اساس همین ایده بود که مسائل زندگی واقعی را با دانش فلسفه پیوند زد و از این طریق توانست مفاهیم فلسفی را برای مخاطب کتاب‌خوان خود قابل دسترس کند. او فلسفه را با زبان ساده و پیرامون مسائل واقعی روزمره و قابل تجربه می‌نوشت. او به خواننده قدرت می‌داد تا به عشق یا شغل خود عمیق‌تر نگاه کند. دوباتن البته با تاسیس مدرسه فکری خود و برگزاری دوره‌هایی آزاد این تلاش را به خوبی پیش برد و تعداد زیادی از فلسفه‌دوستان را با فلسفه آشتی داد.

    اما این چالش فراتر از فلسفه یا جامعه‌شناسی در خصوص همه‌ی حوزه‌های دانشی صادق است. همان‌طور که خواندن کتاب‌های مدیریتی برای یک مهندس یا جامعه‌شناس یا سیاست‌خوانده همان اندازه بیگانه است که شروع فلسفه خواندن برای آن دانشجوی مهندسی.

    مشکل خواندن کتاب‌های حوزه‌های دیگر به چندین عامل مختلف بازمی‌گردد. اگر بخواهیم این چالش‌ها را برای کتاب‌های مدیریتی فهرست‌بندی کنیم، شامل این موارد هستند:

    ۱-فقدان ارتباط با دنیای واقعی: کتاب‌های مرجع دانشگاهی اغلب دارای ارتباط با وضعیت صنعت و کسب‌وکار ایران نیستند. گویی نمی‌توانیم خود را و کسب‌وکار خود را در آن مفاهیم بیابیم.
    ۲-زبان تخصصی غیرقابل فهم: حوزه‌های مختلف، از جمله مدیریت، دارای زبان تخصصی خود هستند و همین مساله باعث می‌شود خواندن‌شان با سختی روبه‌رو شود و گاه چنان حوصله‌سربر شود که کتاب را کنار می‌گذاریم.
    ۳-فقدان تصویر کلان: هر دانشی دارای تاریخچه‌ی خاص خود است. اغلب کتاب‌های شناخته‌شده خود یکی از قطعات این پازل بزرگ هستند. گاهی لازم است تا از این قطعات فاصله بگیریم تا بتوانیم تصویر کلان را ببینیم.

    تلاش گزیده‌خوانی
    گزیده‌خوانی تلاشی است تا این سه چالش را رفع کند. کتاب‌های گزیده‌خوانی سری کتاب‌هایی هستند با این هدف، تا در هر فصل یک حوزه و یک موضوع به چنین صورتی بازخوانی شود.
    در کتاب نخست از این سری کتاب‌های گزیده‌خوانی، حوزه‌ی مدیریت استراتژیک و موضوع رقابت و رقابت‌پذیری با این عینک دیده شده است. ۶ متن (مقاله کتاب یا گزارش) از ۱۹۹۰م. تا اکنون انتخاب شده‌اند و خلاصه‌ی خیلی کوتاهی (چند صفحه‌ای) از آن‌ها آمده است. در ادامه مفاهیم کلیدی معرفی شده در آن متن‌ها، در قالب یادداشت‌هایی با قلم امیر ناظمی به زبان ساده‌تر و همراه با مثال‌هایی از شرکت‌های پیشروی جهانی و شرکت‌های ایرانی تشریح شده‌اند، تا بتوان آن مفاهیم را با دنیای واقعی پیوند زد.

    در کتاب گزیده‌خوانی در حدود ۲۰ یادداشت در مورد مفاهیم مدیریت استراتژیک آمده است و در قالب روند تاریخی رشد این مفاهیم معرفی شده‌اند.